یاقوت شب

قایقی خواهم ساخت/ خواهم انداخت به آب/ دور خواهم شد از این خاک غریب که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشق/ قهرمانان را بیدار کند

یاقوت شب

قایقی خواهم ساخت/ خواهم انداخت به آب/ دور خواهم شد از این خاک غریب که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشق/ قهرمانان را بیدار کند

من هم آمدم

سلام

اسمم حدیثه

دنبال یه گوش شنوا برای حرفهام می گشتم

دیدم نوشتن حرفها از گفتنشون بهتره

چون گاهی گوشها خسته میشن

حتی گوش "ت" و "پ"

(که حالا بعداً با هردوشون بیشتر آشنا می شین)

البته با اینکه برای نوشتن دوباره باید "پ" رو کلافه کنم و از اونجایی که خیلی روم زیاده تصمیم گرفتم

هم اینجا بنویسم هم همچنان سر"ت" و "پ" رو ببرم

برای شما هم متأسفم که مجبورید بعد از مدتی از خوندن این وبلاگ خودتون رو به دکتر گوش و حلق و بینی!! معرفی کنید